اگر اکنون به کمک نیاز دارید، 7 روز هفته

داستان بیلی

قبل از شرکت در خدمات گزینه های انسانی، بیلی در زمینه آموزشی کار می کرد و با شریک زندگی خود الیور زندگی می کرد و در انتظار اولین فرزندش بود. او در دوران بارداری متوجه رفتار غیرعادی الیور شد. او به تدریج شروع به آزار فیزیکی و لفظی او کرد. پس از به دنیا آمدن دختر اولش، آزار جسمی و کلامی شدت گرفت زیرا او شروع به آزار مالی او کرد. او اطلاعات کارت اعتباری او را جعل کرد که به بیلی هشدار داد تا اقدام کند و بهترین را برای آینده او و دخترش انتخاب کند. او به امید دریافت دستور منع برای کمک خواست، اما موفق نشد. او که مضطرب بود و احساس گرفتار شدن می کرد، در رابطه ماند و سعی کرد آن را به نتیجه برساند. پس از دو سال، او دوباره باردار شد و اندکی بعد شروع به دریافت اخطارهای تخلیه کرد. بیلی متوجه شد که در چند ماه گذشته، الیور وجوهی را برای خود از حساب بانکی‌اش نگه داشته است، وجوهی که او برای پرداخت اجاره کنار گذاشته بود. با تشدید تهدیدها و خطر بی خانمانی، او یک جهش ایمانی انجام داد و یک بار دیگر شروع به بررسی یک دستور بازدارنده کرد.

پس از اینکه متوجه شد در حین کار در فرآیند دستور بازدارنده باید راهی برای خروج بیابد، با Human Options ارتباط برقرار کرد و بلافاصله کمک پیدا کرد. او با یک مدیر پرونده مرتبط بود، که سپس به او برای یافتن مسکن کمک کرد. پس از صلاحیت و پذیرش، او توانست به آپارتمان جدید خود نقل مکان کند. بیلی احساس می کند که اکنون این آزادی را دارد که برای خود و فرزندانش بجنگد. او می‌تواند فضای امنی برای رشد و یادگیری فرزندانش در محیطی سالم‌تر و بدون ترس فراهم کند.

به اشتراک بگذارید:

پست های بیشتر

برای ما پیام ارسال کنید

این پست را به اشتراک بگذارید