کوین، مادر سه فرزند، دستیار نظارت در یک مدرسه ابتدایی بود و عصرها در یک تشک لباسشویی کار می کرد. او از کار در مدرسه لذت میبرد و کارش را در زندگی کودکان تأثیرگذار میدانست که به او حس بازگشت به جامعهاش را میداد. کوین ابتدا فرزندانش را در دو شغل شعبده بازی قرار داد تا نیازهای فرزندانش را برآورده کند و از قبضها عقب بماند. هنگامی که کوین با دیوید ملاقات کرد، شروع به جدا شدن از خانواده خود کرد و او به او گفت که شغلی را رها کند تا زمان بیشتری را با هم بگذرانند. کوین شروع به دیدن پرچمهای قرمز کرد و میخواست دیوید را ترک کند، اما او میگفت که تغییر میکند و او را با هدایا و محبت پر میکند. پس از مدت کوتاهی، دیوید به رفتار خود بازگشت و کوین را تهدید کرد که به او و فرزندانش آسیب خواهد رساند. کوین در چرخه ای گیر کرده بود که مدام با دیوید تکرار می شد، اما همچنان امیدوار بود که اوضاع بهتر شود. کوین میدانست که این زندگی شایسته فرزندانش نیست و برای محافظت از خانوادهاش به آن نیاز دارند. وقتی دوستش در مورد گزینه های انسانی به اشتراک گذاشت و شماره خط تلفن را به او داد، کوین قدرت بیرون آمدن را پیدا کرد.
کوین و فرزندانش در برنامه مسکن انتقالی Human Options پذیرفته شدند. در ابتدا کوین برای نداشتن کار سختی میکشید، برنامه را تنظیم میکرد و در حال انتقال بود، زیرا دائماً به این فکر میکرد که چگونه به جایی که بود رسیده است، قبل از ملاقات با دیوید، زمانی که اوضاع امن و پایدار بود، به زمان خود فکر میکرد. کوین وقتی بچههایش در مدرسه بودند و احساس تنهایی و تنهایی میکردند، گریه و وحشت میکرد. کوین اظهار داشت که از دانستن اینکه وضعیت مسکن او فقط موقتی است احساس غمگینی می کند و نمی داند که آیا می تواند دوباره روی پای خود بازگردد یا خیر. کوین با کار با تیم گزینه های انسانی، بر روی برداشتن یک قدم در یک زمان برای قرار گرفتن در یک موقعیت امن تر، ایمن و با ثبات تمرکز کرد. او برنامه ای برای تمرکز بر سلامت روانی و رفاه و بازگرداندن خودش به مسیر درست کرد. کوین شروع به بهبودی از این آسیب دیدگی کرده بود و میدانست که شغل هدف او برای کسب درآمد است. به او یک بروشور Job Fair داده شد که یک آخر هفته در جامعه اتفاق می افتاد. کوین ابتکار عمل را برای حضور در نمایشگاه کار به دست گرفت و در محل برای پارک ها و تفریحات در شهر که با کودکان کار می کرد استخدام شد. کوین از زمانی که موقعیت خود را در شهر شروع کرد، روحیه روشن تری داشت و بیشتر لبخند می زد. او از کار کردن با بچه ها در محل کارش لذت می برد و محیط کار سالمی دارد. کوین با این کار توانسته است دوباره روی پای خود بایستد و هر بار یک قدم به جلو بردارد.
کوین به اشتراک گذاشت که می خواهد درآمد خود را افزایش دهد تا برای آپارتمان های نزدیک محل کارش درخواست دهد. علیرغم اتفاقاتی که در زندگی اش افتاد، کوئین به راه خود ادامه داد و فشار آورد. او توانست درآمد خود را افزایش دهد و آنقدر احساس قدرت می کند که با تسلیم نشدن و استفاده از منابع و حمایت های اطرافش توانست این کار را انجام دهد. کوین فعالانه به فرزندانش نشان می دهد که از طریق اراده، مدبر بودن و تسلیم نشدن، هر چیزی ممکن است. او به کار از طریق آسیب های روحی خود و تلاش برای یک وضعیت زندگی دائمی ادامه می دهد.
"از شما برای به اشتراک گذاشتن این فرصت برای یافتن شغل متشکرم. من از درآمد 15 دلار در ساعت به 20 دلار در ساعت رسیده ام. - مادر و بازمانده